زردکوه بختیاری واقع در شمال غربی استان چهارمحال و بختیاری با ۴۲۲۱ متر ارتفاع بلند ترین کوه زاگرس مرکزی و پس از دنا (۴۴۰۹ متر)، مرتفع ترین کوه رشته کوه زاگرس به حساب می آید. زردکوه سرچشمه دو رود بزرگ ایران بوده و کارون و زاینده رود سفر خود را از دامنه های این کوه آغاز میکنند. رود کوهرنگ به عنوان اولین و دورترین سرچشمه کارون از دامنه های شمالی و شمال شرقی زردکوه سرچشمه گرفته و پس از ادغام با رود بازفت که از دامنه های شمال غربی این کوه سرچشمه گرفته و کل منطقه غربی آن را طی میکند با نام کارون به استان خوزستان وارد میگردد.

رودخانه بازفت
رود بازفت با ۹۵ کیلومتر طول در غرب استان چهار محال و بختیاری قرار داشته و متراكم ترين و دست نخورده ترين محدوده های جنگلی رشته کوه زاگرس با چشم اندازهای زيبا و چشم گير در اطراف آن واقع شده است. تا چند سال پیش هیچ جاده آسفالته ای در این منطقه وجود نداشته و یا به آن وارد نمیشد. در حقیقت ورود اتومبیل به این منطقه تنها از طریق گردنه های چری (۲۷۷۵ متر) از سمت دوآب صمصامی در استان چهارمحال و بختیاری و تاراز (۲۲۳۰ متر) از سمت منطقه شیمبار در استان خوزستان ممکن است که هر دو به تازگی آسفالت شده اند. در حال حاضر با تکمیل جاده جدید شهر کرد به مسجد سلیمان این منطقه از حالت بن بست خارج شده است ولی با توجه به موقعیت محلی آن بیشتر به عنوان یک جاده محلی و تسهیل کننده کوچ عشایر استفاده میگردد.

رودخانه بازفت
بیش از ۱۵ سال بود که من تصمیم به سفری به این منطقه را داشتم. در حقیقت بازفت تنها منطقه استان چهار محال و بختیاری بود که من در طی اقامت سه ساله ام در این استان (سالهای ۱۳۷۴ الی ۱۳۷۷) به آن نرفتم. البته نداشتن اتومبیل شاسی بلند و جفت دیفرانسیل سهم عمده ای در این مسئله داشت که با آسفالت شدن مسیر گردنه چری آنهم حل شد.
به هر حال امسال بعد از چند بار برنامه چینی بالاخره قرار شد در مهرماه سفری ۵ روزه با این منطقه داشته و ضمن آشنایی با منطقه بازفت، وضعیت ماهیگیری در رودخانه های آن منطقه را هم تست کنیم. طبق برنامه قرار شد گروه ۵ نفره ما شامل من، کامران، شهاب، برادرم فرهاد و باجناق او علی ظهر پنجشنبه ۱۵ مهر در شهر کرد به هم ملحق شده و به سوی بازفت رهسپار گردیم. برای این منظور من یک روز زودتر از کرمانشاه به شهر سامان در نزدیکی شهر کرد رفتم تا ضمن دیداری با دوستان قدیمی، صبح روز پنجشنبه هم با حضور در اداره محیط زیست شهر کرد نسبت به دریافت آخرین اطلاعات لازم و همچنین پروانه صید ماهی قزل آلا برای زمان حضورمان در منطقه اقدام نمایم.
در آخرین ساعات پیش از حرکت سه نفر از دوستان قدیمی از شهر سامان نیز تصمیم به همراهی ما گرفته و بدین ترتیب با اضافه شدن فرشید، محسن و صادق گروه ۸ نفره ما با کمی تاخیر و حدود ساعت ۱۵ از شهر کرد به سمت مقصد براه افتاده و همزمان با غروب آفتاب به روستای چمن گلی که حالت مرکزیت منطقه بازفت را دارد وارد شدیم. هماهنگی برای اسکان ما قبلا از سوی دوستان سامانی صورت گرفته بود و میزبانانمان واقعا ما را شرمنده خود نمودند.
به دنبال صحبتی که با اهالی منطقه داشتیم قرار شد روز جمعه ضمن پیمودن کل جاده به موازات رودخانه بازفت و آشنایی با محیط اطراف آن، به منطقه سوسن سرخاب (سربازار) واقع در شمال غربی استان خوزستان و نزدیک گردنه تاراز هم سری زده و در رودخانه آنجا ماهیگیری نماییم. این منطقه قشلاق تعدادی از ایل های بختیاری بوده و تا مدتی پیش ساکن دائمی نداشت. رودخانه نسبتا بزرگی هم از این منطقه سرچشمه میگیرد که با طی مسافتی در حدود ۱۰ کیلومتر به دریاچه سد شهید عباسپور میریزد. با توجه به کیفیت و دمای آب این رود، چند مزرعه بزرگ پرورش ماهی قزل آلا در سرچشمه آن ایجاد شده که طبق معمول فرار ماهی از آنها باعث اضافه شدن قزل آلا به خانواده ماهیان این رود شده است.
نکته جالب این سفر مشاهده یک استودان قدیمی در صخره های شرقی مشرف به این رودخانه بود که بیانگر سابقه سکونت در این منطقه در سالهای بسیار دور (بیش از ۲۰۰۰ سال) میباشد.

استودانی در منطقه سوسن سرخاب (سربازار)

فضای داخل استودان و خفاشی که داخل آن در حال استراحت بود
این منطقه ناشناخته به زعم ما، ظاهرا در استانهای اصفهان و خوزستان معروف بوده و علیرغم فاصله بسیار دور آن از شهر های این دو استان، در روزهای تعطیل پذیرای تعداد زیادی ماهیگیر میباشد. مشاهدات ما بیانگر وجود ماهیهای قزل آلا و زرده پر در این رودخانه بود که با توجه به فرصت کم موفق به صید تعدادی از آنها شدیم و قرار شد در آینده و با کسب اطلاعات کافی سفری مجدد به این منطقه داشته باشیم.

بزرگترین ماهی صید شده در آن روز
برنامه روز دوم ما ماهیگیری در شعبه های فرعی رود بازفت بود که طبق برنامه قرار شد صبح روز شنبه رود تلخه دان و عصر هنگام نیز رود آب ترکی را امتحان کنیم. رود تلخه دان علیرغم آب مناسب و شفاف آن مملو از خزه و گیاهان آبی بود که ماهیگیری با قلاب و اسپینر در آن را بسیار مشکل مینمود و تنها فرهاد موفق به صید یک قزل آلای خوب در این رودخانه شد که آنهم در نهایت با کمک شهاب و البته به همراه چند کیلو خزه از آب خارج شد. این رود جمعیت فراوانی از ماهیان زرده پر هم داشت که در جای جای آن و تمام چاله آب ها مشاهده میشدند.

فرهاد و صید موفقش
متاسفانه در این روز خبر فوت یکی از بستگان سببی فرهاد و باجناقش در حادثه تصادف برنامه ما را به هم ریخته و باعث قطع آن در میانه سفر و بازگشت زود هنگام ما گردید. به همین دلیل فرصتی برای ماهیگیری در رودخانه اصلی و همچنین رود فرعی آب ترکی را پیدا نکردیم و تنها من و شهاب یک ساعتی در بعد از ظهر شنبه و در زمانی که فرهاد و باجناقش مشغول جمع آوری و بستن اسباب به منظور مراجعت بودند اقدام به ماهیگیری در رودخانه اصلی در منطقه ای بالاتر از چمن گلی کردیم که نتیجه خوبی هم داشت. در رودخانه اصلی علاوه بر زرده پر که جمعیت قالب رود است، ماهی قزل آلای رنگین کمان و نوعی ماهی رودخانه ای معروف به سفید کارونی هم زیست میکنند که هر دو به اسپینر حمله میکردند. با توجه به جمعیت بیشتر ماهی سفید کارونی نسبت به قزل آلا، تعداد ماهیهای صید شده از این نوع بیشتر بود ولی با توجه به قدرت و جنگندگی خوب این نوع ماهی، لحظات خوشی برای من و شهاب بوجود آمد. شاید اگر شهاب آخرین ماهی خود را که یک ماهی سفید کارونی به طول بیش از ۶۰ سانتیمتر و وزنی بالای دو کیلوگرم داشت از آب بیرون می آورد لذت ما در آن روز کامل میگشت ولی علیرغم بازی خوب شهاب با ماهی و خسته کردن آن، در لحظه ای که قصد گرفتن ماهی با دست و خارج کردن آن از آب را داشت ماهی با حرکتی ناگهانی موفق به پاره کردن نخ و فرار به همراه اسپینر داخل دهانش گردید.

شهاب در کنار رودخانه سوسن سرخاب (سربازار)
به هر حال این سفر هم نیمه کاره و دو روز زودتر از موعد مقرر به پایان رسید تا شناخت کامل منطقه و ماهیگیری جدی در آن به سفری دیگر در آینده موکول گردد.
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم مهر ۱۳۸۹ ساعت ۹:۴۹ ق.ظ  توسط نادرالحکما دواساز