آغاز راه برايت دشوار است
اين آغاز، اين زايش، برايت سخت دردناك است
وداع با دوران كودكي دردناك است،
كامل شدن دردناك است،
اما گريزي نيست
و تو آهسته آهسته بلند مي شوي،
و راه مي افتي ومي روي
و در اين راه رفتن دست و بالت بارها زخمي مي شود
اما آبدیده مي شوي و مي آموزي كه از جاده هاي ناشناس نهراسي
از مقصد بي انتها نهراسي،
از نرسيدن نهراسي
و تنها
بروي و بروي و بروي
=============
آنقدر زمین خورده ام که بدانم
برای برخاستن
نه دستی از برون
که همتی از درون
لازم است
حالا اما
نمی خواهم برخیزم
می خواهم اندکی بیاسایم
فردا
برمی خیزم
وقتی که فهمیده باشم چرا
زمین خورده ام
+ نوشته شده در یکشنبه بیستم آذر ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۳۰ ق.ظ  توسط نادرالحکما دواساز