دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۸۲ ساعت ۴.۳۰ صبح به همراه كاوه و كامران به قصد ماهيگيري در درياچه آب اسك از تهران به راه افتاديم. كله پاچه را در رودهن صرف كرده و ساعت ۶.۳۰ جلوي درب پاسگاه محيط زيست پلور بوديم. در كمال تعجب به ما گفتند كه فصل ماهيگيري در رودخانه هراز در ۱۵ شهريور پايان يافته و ديگر پروانه فروخته نميشود. اصرار ما به عدم اعلام سازمان و عدم درج بخشنامه در جرايد هم سودي نداشت. دست از پا درازتر از پاسگاه بيرون آمديم.
ساعت هنوز به ۸ نرسيده بود و ما حيران مانده بوديم. مرخصي گرفته بوديم، صبح زود از خواب بلند شده بوديم و اول صبح هم كه حالمان را گرفتند. روزمان بد جوري خراب شده بود. ناگهان به ياد آوردم كه هفته قبل از آن در روزنامه همشهري مطلبي در رابطه با فروش پروانه ماهيگيري در درياچه تار به چاپ رسيده بود و در آن عنوان شده بود در پي طرح بهبود شرايط اكوتوريستي درياچه تار و هوير و غني كردن آن از نظر تعداد ماهي از بيست و هشتم مردادماه، فروش پروانه براي ماهيگيران در اين درياچه شروع شد.
صحت قضيه را از مسئول پاسگاه محيط زيست پلور جويا شده و با تائيد ايشان به سمت دماوند حركت كرديم. حدود ساعت ۱۱ بود كه به درياچه تار رسيديم. با توجه به غير تعطيل بودن آن روز، تنها يك ماشين ديگر در كنار درياچه وجود داشت. به سراغ محيط بانان مستقر در منطقه رفته و پس از سوالاتي درباره وضعيت منطقه و ماهيگيري با خريد ۳ پروانه ۵۰۰۰۰ ريالي هر يك جهت صيد ۵ ماهي به سمت درياچه حركت كرديم. با توجه به نزديكي ظهر به اين فكر ميكرديم كه احتمالا تا چند ساعتي خبري از ماهي نخواهد بود و بايد در انتظار رسيدن عصر بمانيم ولي با اولين پرتاب لانسه به داخل آب چشمان هر سه نفرمان گرد ماند. به دنبال پرتاب هر لانسه و در زمان جمع كردن آن با توجه به زلالي آب، تعدادي ماهي كوچك در حال تعقيب لانسه ديده ميشد. گرفتن اولين ماهي براي هيچكداممان به دقيقه هم نكشيد. اندازه ماهيهاي صيد شده كوچك بود لذا با رها كردن آنها به آرامي و در حال لانسه كشي به سمت انتهاي درياچه به حركت در آمديم. قرار شد كه فقط ماهيهاي بالاتر از ۳۵ سانتيمتر را نگه داشته و مابقي را رها كنيم. حدود ساعت يك بعد الظهر وضعيت را بار ديگر مرور كرديم. ۱۱ ماهي ۳۵ تا ۴۵ سانتيمتري در كيسه داشتيم و با اين وضعيت تا يك ساعت ديگر بايد كاسه و كوزه مان را جمع كرده و باز ميگشتيم. اين در حالي بود كه بعد از مدتها در اطراف تهران يك منطقه خوب براي ماهيگيري ديده بوديم و حاضر نبوديم به سادگي از آن دل بكنيم. قرار شد كه ديگر ماهي نگه نداريم و همه را آزاد كنيم. همچنين براي اجتناب از صيد ماهيهاي كوچك از لانسه هاي بزرگتر (تا سايز ۵) استفاده كرديم. استفاده از لانسه بزرگ آمار صيد را كاهش داد ولي باز هم فوق العاده بود.
حدود ساعت ۱۵ يكي از محيط بانان جهت كنترل پروانه و ماهيهاي صيد شده به نزدمان آمد و پس از آن مدتي به تماشاي كارمان پرداخت. زمانيكه روش بگير و رها كن ما را ديد اعتراض كرده و گفت كه رها كردن ماهي صيد شده مجاز نبوده و ما بايد آنها را نگه داريم. نزديك بود شاخ در بياوريم. به او گفتم كه در اينصورت ما در كمتر از ۱۰ دقيقه پروانه هايمان پر شده و مجبور به بازگشت خواهيم بود كه پاسخ داد ميتوانيد پروانه جديد بخريد و دوباره ماهيگيري كنيد. گفتم كه ما ماهيگيريم و نه ماهي خور. ما پروانه را جهت اجازه ماهيگيري و لذت بردن از آن ميگيريم نه براي تكميل آن و به خانه بردن ماهي. اگر هدف به خانه بردن ماهي و خوردن آن بود با هزينه هر پروانه ميتوانستيم ۱۰ عدد ماهي قزل آلاي متوسط خريداري كنيم و اينهمه زحمت هم براي رسيدن به آنجا تحمل نميكرديم ولي طرف زير بار نميرفت كه نميرفت. ناگهان ترفندي به خاطرم رسيد. يك لانسه سايز ۱ نقره اي به سر نخ وصل كرده و در ظرف چند دقيقه تعداد زيادي ماهي ۱۰ تا ۱۵ سانتيمتري گرفتم. تعداد ماهيهاي ريز درياچه به حدي زياد بود كه در صورت استفاده از لانسه كوچك ماهيهاي ريز فرصتي به ماهيهاي بزرگ نداده و هيچ پرتابي را بي نتيجه بر نميگرداندند. من هم در حاليكه پس از هر پرتاب ماهي صيد شده را آزاد ميكردم، يكي از بند هاي ذكر شده در پشت پروانه ماهيگيري مبني بر ممنوع بودن صيد ماهي كوچكتر از ۱۵ سانتيمتر را به محيط بان مذكور ياد آور شده و خود را ملزم به رها سازي آن ماهي ميدانستم. سر انجام محيط بان پس از نيم ساعت سر و كله زدن بي نتيجه با ما كوتاه آمده و به دنبال كار خود روان شد. باز هم ما مانديم و درياچه، ماهيها و ۳ چوب و چرخ مجهز به لانسه آماده. نهايتا در اواخر روز پروانه هاي خود را كامل كرده و به سوي تهران بازگشتيم. آنروز يكي از روزهاي به ياد ماندني ماهيگيري من بود.
درياچه تار در ۱۳ كيلومتري شرق شهر دماوند و در بلند ترين نقطه دره تار رود در ارتفاع ۲۹۰۰ متري از سطح دريا و در ميان دو رشته کوه زرين كوه (۳۸۵۰ متر) در جنوب و دو برار (۴۲۵۰ متر) در شمال واقع شده است. درياچه هوير در فاصله حدودا يك كيلومتري شرق درياچه تار قرار داشته و وسعتش حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد آن است. بنابر شواهد زمين شناسي اين دو درياچه نتيجه زمين لغزشي عظيم در دامنه هاي شمالي رشته كوه زرين، مربوط به دوران كواترنري بوده و آب آنها از بارندگي ها و آب شدن برفهاي دامنه جنوبي قله دو برار و به ميزان كمتري دامنه شمالي قله زرين كوه تامين ميشود.
دسترسي به اين درياچه ها از طريق دو جاده شرقي و غربي امكانپذير بوده و دو جاده با عبور از ضلع جنوبي درياچه تار به هم ميپيوندند. جاده شرقي از روستايي به نام چنار عربها آغاز شده و با طي مسيري در حدود ۲۵ كيلومتر به درياچه تار ميرسد. دسترسي به روستاي چنار عربها از دو مسير ممكن است كه يكي آسفالته و از داخل شهر دماوند بوده و ديگري پس از طي ۷.۵ كيلومتر از سه راهي گيلاوند در سمت چپ جاده جدا شده و به موازات ديوار يك مجتمع بزرگ دامداری - كشاورزي با پيمودن كمي بيش از ۴ كيلومتر راه خاكي به اين روستا وارد ميگردد.
مسير غربی از محل پل هاي دلي چاي در كيلومتر ۹۸ جاده تهران – فيروزكوه آغاز شده و با گذر از روستاهاي مومج، دهنار و هوير به سمت درياچه امتداد يافته و پس از ۲۹ كيلومتر به جاده شرقي ميپيوندد. همچنين ميتوان در جاده تهران – فيروزكوه، ۹ كيلومتر بعد از روستاي سربندان در سمت چپ جاده وارد راه آسفالته به طول ۳ كيلومتر به سمت روستاي آرو گرديده و پس از آن مسير را در راه خاكي تا رسيدن به مسير قبلي ادامه داد.
از نظر كيفيت راه هاي دسترسي بايد گفت كه هر دو راه خاكي بوده ولي ميتوان با اتومبيل سواري هر دو را پيمود. مسير هوير، خصوصا ۲۰ كيلومتر اول آن تا ورود به روستاي هوير بسيار بهتر از مسير چنار عربها بوده و اداره راه منطقه نيز از سال ۱۳۸۳ شروع به آسفالت آن از سمت پل دليچاي نمود ولي سرعت عمليات روكش آسفالت بسيار كم بود و هم اكنون نميدانم چه مقدار از آن آسفالت شده است، ۵ كيلومتر از اين مسير پس از خروج از روستاي هوير خراب بوده و بايد با دقت و حوصله پيموده شود. مسير چنار عربها در مجموع ۴۰ كيلومتر نزديكتر از مسير ديگر است ولي كيفيت جاده خاكي آن پايين است. در اين مسير بايد از گردنه اي طولاني بر روي رشته كوه زرين عبور كرده و پس از پیمودن مسیری با سرازیری تند و رسيدن به كف دره تار رود، يكبار هم مجبور به عبور از اين رودخانه خواهيد بود.
من بارها از هر دو مسير بوسيله اتومبيل هاي سواري مانند دوو سيلو، پرايد و انواع پژو به درياچه رفته و برگشته ام. به صورت معمول برنامه ماهيگيري خود را به گونه اي ترتيب ميدادم كه بعد الظهر يك روز وسط هفته به سمت درياچه حركت كرده و شب را در محوطه پاركينگ تعبيه شده در مجاورت ساختمان محيط باني كنار آن سپري نموده و از صبح زود ماهيگيري را شروع كنم. در اين برنامه ها در صورت داشتن وقت كافي و يا در صورت لزوم رانندگي در شب از مسير هوير استفاده ميكردم ولي در زمانهايي كه صبح زود به راه ميافتادم و يا براي رسيدن عجله داشتم، مسير چنار عربها را انتخاب ميكردم. لازم به ذكر است حد فاصل روستاي چنار عربها و درياچه تار هيچ منطقه مسكوني وجود نداشته و در صورت بروز هرگونه مشكلي تنها به كمك ماشينهاي عبوري بايد دل بست لذا بهتر است از اين مسير تنها در زمانهاي مناسب روز در روزهای تعطیل و يا به صورت گروهي استفاده كرد.
البته کوهنوردان هم میتوانند با صعود به قله زرین کوه به سوی دیگر آن و کنار دریاچه بیایند. بدین منظور میتوانند از روستاهای جابان و یا آیینه ورزان به راه افتاده و دره های بالای روستا را به سمت بالا ادامه داده و نهایتا با عبور از گردنه های طرفین زرین کوه خود را به کنار دریاچه تار برسانند. البته ذکر این نکته ضروریست که دامنه های شمالی زرین کوه دارای مسیرها و پرتگاههای شنی خطرناکی میباشد که باید در هنگام فرود به شدت مراقب آنها بود.
سالها قبل سازمان شاپور زدة!!! محيط زيست آن زمان اقدام به رها سازي ماهي زردپر و مدتي بعد قزل آلاي رنگين كمان در درياچه هاي تار و هوير نمود. پس از انقلاب، اين منطقه هم به دنبال كمبود امكانات سازمان محيط زيست و نبود حفاظت مناسب، مورد بي مهري عده اي افراد فرصت طلب قرار گرفته و با استفاده از انواع روشهاي غير متعارف مانند استفاده از ديناميت و يا نصب تورهاي گوش گير در اعماق درياچه آسيب جدي به جمعيت ماهي اين دو درياچه وارد آمد.
در سال ۱۳۸۱ طي توافقنامه اي بين سازمان محيط زيست و شركت سرمايه گذاري سنگسر، در ازاي سامان دهي محيط اطراف درياچه، ايجاد امكانات رفاهي اوليه در كنار آن و همچنين رها سازي و ترميم جمعيت ماهي قزل آلاي رنگين كمان درياچه، حق بهره برداري و فروش پروانه ماهيگيري البته با در نظر گرفتن سهم سازمان محيط زيست به اين شركت واگذار گرديد. اين توافقنامه چند سالي اجرا شد ولي در سال گذشته (۱۳۸۶) به دنبال اختلاف بين سازمان محيط زيست و شركت سنگسر ماهيگيري در درياچه تا زمان رفع اختلافات ممنوع گرديد. نهايتا در مرداد امسال(۱۳۸۷) مجددا اجازه ماهيگيري با تهيه پروانه ۸۰۰۰۰ ريالي داده شد.
آخرين بار كه من جهت ماهيگيري به درياچه تار رفتم مربوط به اوايل مرداد ۱۳۸۴ بود. در آن سال به علت مشغله فراوان نتوانستم در ابتداي فصل به تار بروم و در آخر هم بر خلاف هميشه مجبور شدم در يك روز جمعه به آنجا بروم. در آن برنامه دو اتفاق تاثير بسيار بدي بر من گذاشت و باعث شد که تا مدتی دیگر به آنجا نروم.
اول آنكه زمانيكه براي صرف نهار همراهانم را به كنار درياچه هوير بردم متوجه وجود تعداد بسيار زيادي نوزاد قورباغه در كناره هاي ساحل درياچه شدم كه نشانه واضحي از عدم وجود ماهي در آن درياچه بود. با توجه به اطمينان من به وجود ماهي در درياچه هوير درگذشته اين مسئله بسيار عجيب بود و در بازگشت به كنار درياچه تار از محيط بانان در اين رابطه سوال كردم كه جواب قانع كننده اي نشنيدم. اينان عنوان كردند عده اي كه از نظارت سازمان محيط زيست ناراضي هستند اقدام به ريختم سم در درياچه هوير و نابودي كليه ماهيهاي آن نمودند. اين گفته از جهت ميزان سم مورد نياز براي مسموم كردن كل درياچه و همچنين رشد نوزادان قورباغه كه نشانگر عدم وجود سم در آب بود براي من قابل قبول نبود. به نظر من از بين بردن ماهيهاي آن درياچه توسط عامل ديگري همانند استفاده از جريان قوي برق در آب كه يقينا نميتوانسته بدون آگاهي محيط بانان حاضر در منطقه باشد، صورت گرفته است.
دومين مورد، رفتار بسيار زننده محيط بانان در زمان تصميم ما به ترك منطقه و بازرسي ماشين ما بود. البته طبق معمول ما به اندازه تعداد قيد شده در پروانه هاي خريده شده ماهي صيد كرده بوديم و از اين بابت مشكلي نداشتيم ولي اصلا انتظار تعقيب بوسيله موتورسيكلت و درخواست بازرسي اموالمان با لحني بسيار زننده در آن شرايط را نداشتم.

تصوير ماهواره اي از منطقه قرار گيري درياچه هاي تار و هوير

درياچه هاي تار و هوير از فراز قله دوبرار (عكس از احمد قاسمپور)

درياچه تار از فراز قله زرين كوه (عكس از عليرضا بشارتي)

نماي شرقي درياچه تار از سمت غرب

نماي شرقي درياچه تار از سمت جنوب غربي

نماي شمالي درياچه تار از سمت جنوب

نماي شمالي و غربي درياچه تار از سمت جنوب شرقي

نماي درياچه هوير از سمت جنوب

نماي شمالي درياچه هوير از سمت جنوب شرقي

انبوه نوزادان قورباغه در كناره ساحل درياچه هوير

تصويري از حامد، پس از صيد اولين (و احتمالا آخرين) قرل آلاي عمرش در دریاچه تار
+ نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم آذر ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۳۵ ب.ظ  توسط نادرالحکما دواساز