ادامه ماجراهاي سفر نامه هجيج، كاني بل:
در ميان كوههاي سر به فلك كشيده اورامانات و در دل دره عميق رودخانه سيروان روستايي وجود دارد كه از بسياري جهات منحصر به فرد است. تا چندي پيش براي رسيدن به اين روستا چاره اي جز پيمودن ۱۰ كيلومتر راه كوهستاني با پاي پياده و از ميان كوهها و درههاي منطقهاي كه پرتگاههاي عميق و مخوفش لرزه بر اندام هر رهگذري مياندازد نبود. هم اكنون نيز كه ساخت جادهاي خاكي وصول به اين روستا را تسهيل نموده است، باز هم پيمودن آن خالي از ترس و هيجاني آميخته به تحسين سازندگان اين راه نيست.
روستاي هجيج كه معروفترين روستاي منطقه اورامانات در استان كرمانشاه ميباشد (روستاي اورامان تخت نيز شرايط مشابهي را در استان كردستان دارد)، در ۳۵ كيلومتري شهرستان پاوه و در منطقه اي بسيار سخت گذر از دره رودخانه سيروان واقع شده است. معماري اين روستا هم مانند ساير مناطق اورامانات، به صورت پلكاني بوده و سقف هر خانه حياط ساختمان بالايي را تشكيل ميدهد. مصالح ساختماني به كار رفته در بناهاي اين روستا هم سنگهاي لاشه كه به صورت خشكه چين بر روي هم قرار گرفته اند ميباشد كه بنابر تجربه در فواصل مختلف بین تخته سنگهای دیوارها، الوارهای چوبی خاصی جهت استحكام بيشتر و جلوگیری از لغزش بر اثر زلزله قرار ميدهند. از سوي ديگر الوارهاي چوبي به کار رفته در سقف اين ساختمانها، با جذب رطوبت، سبب ايجاد تعادل دما در داخل خانه مي شوند. همچنين استفاده تقريبا فراگير از رنگ آبي جهت رنگ آميزي چهارچوب درها و پنجرههاي ساختمانهاي اين روستا، منظري چشم نواز و منحصر به فرد به آن داده است.

روستاي هجيج

روستاي هجيج

روستاي هجيج

روستاي هجيج

روستاي هجيج
با توجه به صعوبت رفت و آمد به اين روستا و قطع ارتباط آن با ساير نقاط در زمستانهاي سردسير منطقه، مردم آن با جديت و تلاشي چشمگير از هر گونه نياز اساسي به خارج از روستا بي نياز گشته و عملا نوعي خودكفايي به دست آورده اند. مردم اين روستا با سختكوشي خاص مردم كرد، علاوه بر تامين نياز غذايي سالانه، در صنايعي مانند توليد پارچه و كفش (گيوه) و ساير مايحتاج خود كار آزموده شده و حتي گوي سبقت از توليد كنندگان ساير نقاط ربوده اند به گونه اي هم اكنون كيفيت برخي از توليدات آنها همچون گیوه و شال و لوج (نوعی بافتني) در ساير نقاط مشهور ميباشد.
از عمده ترين دلايل معروفيت روستاي هجيج، قرار گرفتن مقبره عبيدالله ابن موسي الكاظم، معروف به "كوسه هجيج"، فرزند امام هفتم شيعيان و برادر امام رضا در آن است. اين مقبره در گذشته بنايي سنگي مشابه با ساير ساختمانهاي روستا داشت ولي در سال ۱۳۷۸ توسط اداره اوقاف، بنايي به صورت چهار طاقي از جنس آجر بر آن احداث گرديد. اين امام زاده در بين مردم روستا از احترام خاصي برخوردار است كه با توجه به مذهب اهالي منطقه (مذهب تسنن شاخه شافعي) كه ايجاد بنا و تزئين قبور براي درگذشتگان در آن جايز نيست جالب توجه ميباشد.
به اعتقاد اهالي روستا و آنگونه كه در كتاب " بحر الانساب" ذكر شده است، ايشان پس از شهادت امام موسي كاظم در زندان هارون الرشيد، به همراه يکي از برادارنش به نام اسماعيل (مدفون در روستاي اسپيرز واقع در ۱۵ كيلومتري هجيج) به اين منطقه وارد شده است. عبيدالله كه به علت نداشتن محاسن بر صورت به كوسه معروف بود با گردآوردن تعدادي صنعتگر از مناطق اطراف و ترغيب اهل محل به فراگيري هنر آنها، سهم به سزايي در خودكفايي و بي نيازي اهالي اين روستا به خارج از آن داشته كه همين موضوع دليل احترام اهالي روستا به وي ميباشد.

مقبره كوسه هجيج

مقبره كوسه هجيج

مقبره كوسه هجيج
با توجه به نزديك شدن ساعات پاياني روز و تاريكي هوا در منطقه كوهستاني مجبور به عزيمت و بازگشت ميگرديم. در تمام طول مسير بازگشت، در ذهنم به مقايسه مردم ايران و نحوه مدارا و يا غلبه شان بر سختيهاي طبيعت محيط زندگيشان مشغولم. در گوشهاي از اين سرزمين پهناور و در دشتهايي وسيع، خشك و تفتيده، عده اي براي تهيه آب به حفر چاه و قنات پرداخته و با تلاشي فراوان آبهاي زيرزميني را به كيلومترها آنطرف تر و محل مورد نظرشان ميرسانند، حال آنكه در كوهستانهاي اورامانات، با وجود منابع قابل توجه آب، مردم سختكوش بايد با تلاشي فوقالعاده به تصحيح زمين به صورت پلكاني و انتقال خاك به آنجا براي ايجاد بستر كشت و ذرع اقدام كنند.
به ياد مي آورم كه در قسمتي از اين مملكت با وجود مهيا بودن همه شرايط، زمين مسطح و آب فراوان، عده اي غافل از ارزش واقعي زمينهاي كشاورزيشان، آن را به بهايي اندك براي ساخت ويلا به پايتخت نشينان فروخته و نسلهاي بعدي خود را به سرايداري املاك آنان سوق ميدهند و عده اي ديگر در اينجا، روزها تلاش ميكنند تا چند متر مربع زمين براي كاشت درخت گردويي آماده شود.
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۴۶ ب.ظ  توسط نادرالحکما دواساز