در رابطه با دریاچه اوان، ماهیهای آن و ممنوعیت ماهیگیری در آن قبلا و در پستی با عنوان دریاچه اوان نوشته ام. متاسفانه از سال ۱۳۷۶ به دلایلی نامعلوم ماهیگیری در این دریاچه ممنوع اعلام شد. این ممنوعیت بیشتر به دلیل غیر بومی بودن کلیه انواع ماهی این دریاچه عجیب به نظر میرسد. این محدودیت سرانجام با اعطای مجوز برای برگذاری چند تور محدود با نفرات محدود تر و تنها به صورت بگیر و رها کن، کمی تغییر کرد و گروهی از ماهیگیران قدیمی و باسابقه موفق شدند در قالب این تورها به صید ماهیهای بزرگ و قابل توجهی بپردازند.
نحوه اعطای مجوز و اجرای آن به نظر من خیلی جالب نیست. برنامه صید برای ماهی کپور برنامه ریزی شده و از یک ساعت قبل از غروب تا یک ساعت بعد از طلوع آفتاب میباشد که این برای امثال من که سالها به جمله ممنوعیت صید از یک ساعت بعد از غروب تا یک ساعت قبل از طلوع آفتاب بر پشت مجوزهای ماهیگیری خو کرده بودیم عجیب بود. تلاش دوستان علاقه مند به صید اردک ماهی هم تنها به کسب اجازه برای استفاده از قایق طی زمان روشن بودن هوا یعنی یک ساعت اول و آخر برنامه منجر شد. البته تعداد صیادان اردک ماهی در هر برنامه حداکثر ۴ نفر و تعداد قایق مورد استفاده هم به دو عدد محدود شد. مراقبت سفت و سختی هم در زمان برنامه توسط پرسنل سازمان محیط زیست به عمل آمده و مبلغ سنگینی را هم به عنوان جریمه در صورت مردن هر ماهی تعین کرده بودند.
امسال هم این برنامه در چند نوبت تکرار شد که من هم در آخرین آنها که ۲۶ و ۲۷ شهریور ماه برگزار شد شرکت کردم. این برنامه برای من از چند جهت جالب بود. اول آنکه بعد از ۱۴ سال بار دیگر برای ماهیگیری به آنجا میرفتم و کمی از عصبانیتم نسبت به سازمان محدود کننده محیط زیست کمتر بود. دوم آنکه بیش از ۱۳ سال از آخرین سفر من برای صید اردک ماهی میگذشت و حسابی مشتاق صید مجدد آن بودم. سومین و شاید مهمترین دلیل هم ملاقات دوستان و ماهیگیران قدیمی در این محل بود.
طبق معمول حرکت به علت تاخیر فرهاد (با برادرم اشتباه نشود. این یکی دکتر داروساز و از همکاران و ماهیگیران قدیمی میباشد که اتفاقا آخرین بار هم در سال ۱۳۷۷ به همراه او به صید اردک ماهی رفته بودم) یک ساعتی دیر صورت گرفت. منصور هم که رانندگی را به عهده داشت و به علت شلوغی آزادراه تهران – قزوین و حضور پر شمار پلیس نتوانسته بود تاخیر را تا قزوین جبران کند، تمام توانش را در مسیر پر پیچ و خم گردنه قسطین لار و بعد از آن به کار برد و حسابی دل و روده ما را بالا آورد. خدا نصیب هیچ یک از دوستان نکند. آنقدر دسته درب ماشین را محکم گرفته و فشار داده بودم که دیگر قدرت نگه داشتن چوب و چرخ را در کنار دریاچه نداشتم.
بلافاصله بعد از رسیدن با توجه به تاخیر پیش آمده قایق ها را باد کرده و راس ساعت ۷ وارد دریاچه شدیم. در این برنامه جمعا نزدیک به ۳ ساعت فرصت داشتیم تا به صید اردک ماهی بپردازیم. ۴۵ دقیقه تا غروب شب اول و ۲ ساعت هم از روشن شدن هوا تا پایان زمان برنامه. تا پیش از غروب تنها یک اردک ماهی حدود ۴۰ سانتی متر صید و آزاد شد و منتظر روشن شدن هوا در صبح روز بعد نشستیم.
تاریک شدن هوا و خلوت شدن اطراف دریاچه از گردشگران فرصتی شد تا به همراه سایر دوستان در کنار آتش به تبادل تجربیات و بازگویی خاطرات بپردازیم. البته هر از چند گاهی هم تک صداهایی از بازر Buzzer دوستان باعث نیم خیز شدن بعضیها میشد ولی ماهی به قلاب نمیافتاد. حدود ساعت ۳ نیمه شب دوستان شروع به مرور برنامه قبلی کرده و میخواستند بدانند که صید بعد از خوابیدن چه کسی شروع شد که ناگهان صدای ممتد بازر بهنام خبر از به قلاب افتادن اولین ماهی داد. این ماهی با وزن بیش از ۱۳ کیلوگرم نوید بخش صیدی موفق برای دیگر دوستان بود.
با روشن شدن هوا تلاش مجدد ما برای صید اردک ماهی و کری خواندن من و فرهاد از درون قایقهایمان هم آغاز شد که در مجموع به صید و رهاسازی ۱۲ ماهی ۴۰ تا ۸۰ سانتی متری منجر شد. بزرگترین اردک ماهی را هم فرهاد گرفت که با توجه به تقلای فراوان آن، در نهایت با یک بغل از گیاهان زیر آب به درون قایق کشیده شد. این میان تعدادی از دوستان کنار آب هم که شاهد این صید بودند شروع به ماهیگیری اسپینینگ نمودند که اسکندر با صید یک ماهی بزرگ همه را شگفت زده کرد.

دریاچه اوان
دریاچه اوان

دریاچه اوان

غروب دریاچه اوان

مراحل آماده سازی برای صید کپور هیولا!!!
آقایان حسن فخرایی و بهزاد فتحی

اولین کپور در قلاب بهنام.
آقایان ممتاز و فخرایی بر روند کار نظارت دارند.

کپور صید شده توسط آقای بهنام مقدم
آقای فخرایی سعی در بیرون آوردن قلاب از دهان ماهی دارد و برای جلوگیری از آسیب دیدن چشم ماهی از نور هدلایتهاُ جلوی چشم ماهی را هم گرفته است.

بهنام مقدم و کپور ۱۳.۳۰۰ کیلوگرمی
علیرضا ممتاز و کپور ۱۵.۵۶۰ کیلوگرمی

اسکندر حسنی و کپور ۵.۵۰۰ کیلوگرمی

بر روی قایق

فرهاد و بزرگترین اردک ماهیش

منصور با لبخند رضایت

اسکندر حسنی، کپور گیری که پا در کفش ما کرد!!!
نکته جالب در مورد اسکندر ترس زیادش از دندانهای اردک ماهی بود که از دستکشهایش پیدا است.!!!
با پایان برنامه فرصتی دست داد تا چند عکس دسته جمعی هم با دوستان بیندازیم. متاسفانه آقایان علیرضا ممتاز نویسنده وبلاگ ممتاز فیشینگ و مهرداد پارسی نویسنده وبلاگ ماهیگیری بگیر و رها کن در ایران به علت عجله ناشی از اشتغال روزانه پیش از انداختن عکس مراجعت کرده و در عکسها غایب بودند. عجله آنها به حدی بود که حتی خوردن و یا بردن هندوانه ای که برای خنک شدن در آب قرار داده بودند را هم فراموش کرده و بعدا طی تماس تلفنی تناول آن را به ما واگذار نمودند.!!!

آقای بهزاد فتحی و نادرالحکما دواساز

ماهیگیران خندان
از راست به چپ: آقای اسکندر حسنی، دکتر فرهاد فضائلی، نادرالحکما دواساز، آقای حسن فخرایی نویسنده وبلاگ وزین طبیعت-ماهیگیری، آقای بهزاد فتحی از نویسندگان وبلاگ ارم فیشینگ که در حال حاضر با آقای فخرایی در نوشتن وبلاگ همکاری مینمایند، آقای محمد فرهادی که بیشتر عکسهای این پست هنر ایشان میباشد و آقای دکتر منصور مصباحیان.

هندوانه فراموش شده

برویم برای صرف هندوانه
در برنامه سری قبل فرهاد موفق به صید یک اردک ماهی بزرگ شده بود که بنده خدا به محض خروج از آب مرد و تمام تلاشهای گروه های پزشکی و امداد و نجات برای نجات جان آن بی نتیجه ماند. به علت مشکوک بودن مرگ این ماهی، گروهی از دوستان پزشک و داروساز به کالبد شکافی آن در آشپزخانه منزل ایشان پرداختند که در نهایت علت مرگ ماهی، ایست قلبی به دنبال شوک ناشی از رویت تیپ خفن صیاد تشخیص داده شد.!!!
شما چی فکر میکنید؟

فرهاد و ماهی متوفی
لینک: رها سازی ماهی کپور توسط اسکندر حسنی
لینک: رها سازی اردک ماهی توسط اسکندر حسنی
+ نوشته شده در شنبه نهم مهر ۱۳۹۰ ساعت ۸:۲۴ ب.ظ  توسط نادرالحکما دواساز