در چهار کیلومتری جنوب شهر داراب و بردامنه کوه پهنا، بر بالای یک چشمه و آبگیر طبیعی نقشی از پیروزی شاپور اول ساسانی بر امپراطوران روم نقش شده که به نقش شاپور داراب معروف است.

نقش برجسته شاپور اول داراب

نقش برجسته شاپور اول داراب
سه تن از شاهان ساسانی شاپور نام داشتند که شاپور یکم، فرزند اردشیر بابکان به علت نبردهای متعدد با دولت روم و پیروزیهای چشمگیر در این نبردها نامدارتر از دیگران است. شاپور اول، در حدود سال 200 میلادی به دنیا آمد و در کنار پدرش در نبرد های مختلفی شرکت کرده و تجربه اندوخت که از مهمترین آنها میتوان به نبرد با اردوان پنجم، آخرین شاه اشکانی اشاره کرد که تصویر این پیروزی در تنگه تنگاب، در شمال شهر فیروزآباد بر دل صخره ها حک شده است.
شاپور در سال 240 میلادی با کناره گیری اردشیر از حکومت، توسط پدرش به عنوان شاهنشاه ایران منصوب شد ولی به حرمت او تا سال 242 و پس از مرگ پدر تاجگذاری نکرد و به نوعی در حکومت همراهی داشت. یکسال پس از تاجگذاری شاپور، گردیانوس (گردیان سوم، مارکوس آنتونیوس گوردیانوس) امپراطور 19 ساله و جوان روم برای بازپس گیری مناطق اشغال شده بین النهرین در سالهای آخر حکومت اردشیر بابکان از جمله پادگان نظامی هاترا در جنوب موصل که توسط شاپور تصرف شده بود، از رود فرات گذشته و با تصرف مناطق زیادی از جمله نصیبین و حران به سمت تیسفون پیشروی کرد. رویارویی نهایی سپاه روم و ایران، زمستان سال 244 میلادی در محلی به نام مشیک (مسیخه، Misilche، فلوجه امروزه) با کشته شدن گردیانوس در جنگ و پیشنهاد صلح جانشینش مارکوس ژولیوس فیلیپوس ملقب به فیلیپ عرب که با باجی سنگین معادل پانصد هزار دینار طلا و واگذاری حکومت ارمنستان به ایران همراه بود به پایان رسید. (برخی از مورخین رومی مرگ گردیانوس را نتیجه شورش داخل سپاه توسط فیلیپ عنوان کرده اند)
"... و هنگامی که نخست من بر شهر (کشور) ایستادم (=پادشاه شدم)، گردیانوسِ سزار از همه شهر «روم»، «گُت» و «ژرمن» سپاه جمع کرد و از [سوی] آسورستان به سوی ایرانشهر و ما آمد؛ و در مرز آسورستان جنگی در «مشیک» جنگ بزرگی بود (=درگرفت) گردیانوسِ سزار کشته شد، سپاه رومیان از بین رفت و رومیان «فیلیپوس» را سزار کردند و فیلیپوسِ سزار به نمسته (=التماس و شفاعت) به سوی ما آمد و برای خونبها پانصد هزار دینار داد (پرداخت) [و] به باج ایستاد (=باجگذار شد) و ما از این رو مشیک را «پیروز شاپور» نام کردیم (=نهادیم)..." (ترجمه بخشی از کتیبه شاپور اول ساسانی بر دیوار کعبه زرتشت، نقش رستم، فارس)

بخشی از متن یونانی کتیبه شاپور اول بر دیوار جنوبی کعبه زرتشت
شاپور پس از فراغت از امور مرزهای شرقی کشور و شکست خوارزمیان و تثبیت حکومت خود بر خراسان و گرگان و سواحل دریای کاسپین، به دنبال عهد شکنی فیلیپ و جانشینانش در مورد پرداخت غرامت و همچنین دخالت در امور ارمنستان، (ارمنستان بزرگ در آن زمان شامل مناطقی وسیع در شمال ایران و شرق ترکیه کنونی، از دریای کاسپین تا غرب دریاچه وان و نزدیک به دریای مدیترانه در غرب بوده و اهمیت استراتژیک زیادی در منطقه داشت. به نوعی دروازه و مسیر لشکرکشی ایران و روم بر ضد یکدیگر بود.) در سال 253 به سمت غرب رفته و با استفاده از بی ثباتی حکومت روم پس از فیلیپ عرب که با حکومت 8 قیصر مختلف طی کمتر از 5 سال همراه بود، با شکست قوای شصت هزار نفره رومی در باربالیسوس، 37 شهر رومی در سوریه را به همراه انطاکیه به تسخیر در آورده یا غارت نمود.
"... و سزار دوباره دروغید، در ارمنستان گناه کرد و ما به شهر (=کشور) روم یورش کردیم و سپاه شصت هزار نفری رومیان را در«بیبالیش» زدیم (نابود کردیم) و شهر (=کشور) سوریه و آنچه که در بالای شهر سوریه بود همه را آذر بیز (سوزانده)، ویران و نابود کردیم. و گرفتیم (=فتح کردیم) تنها در این نبرد از شهر (=کشور) رومیان: دژ و شهرستان «آناث» را با ناحیههای اطراف آن، دژ «اروپن» با ناحیههای اطراف آن، شهرستان بیبالیش با ناحیههای اطراف آن، شهرستان منبوگ با ناحیههای اطراف آن، شهرستان حلب با ناحیههای اطراف آن، شهرستان کنشرا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان آپومیا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان رنیپوس با ناحیههای اطراف آن، شهرستان زوما با ناحیههای اطراف آن، شهرستان گُندُروس با ناحیههای اطراف آن، شهرستان ارمیناژ با ناحیههای اطراف آن، شهرستان سلوکیه با ناحیههای اطراف آن، شهرستان انطاکیه با ناحیههای اطراف آن، شهرستان کیروس با ناحیههای اطراف آن، دیگر شهرستان سلوکیه با ناحیههای اطراف آن، شهرستان اسکندریه با ناحیههای اطراف آن، شهرستان نیکوپولیس با ناحیههای اطراف آن، شهرستان سزار با ناحیههای اطراف آن، شهرستان حما با ناحیههای اطراف آن، شهرستان ارستون با ناحیههای اطراف آن، شهرستان دیکور با ناحیههای اطراف آن، شهرستان دورا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان دولیخ با ناحیهها اطراف آن، شهرستان کرکسیا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان ژرمانیا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان بتنان با ناحیههای اطراف آن، شهرستان خانر با ناحیههای اطراف آن. اندر کاپادوکیه: شهرستان سَتَل با ناحیههای اطراف آن، شهرستان دومان با ناحیههای اطراف آن، شهرستان ارنگلیا، با ناحیههای اطراف آن، شهرستان سوش با ناحیههای اطراف آن، شهرستان شود با ناحیههای اطراف آن، شهرستان فرات با ناحیههای اطراف آن. بر روی هم سی و هفت شهرستان با ناحیههای اطراف آن..." (ترجمه بخشی از کتیبه شاپور اول ساسانی بر دیوار کعبه زرتشت، نقش رستم، فارس)

ارمنستان بزرگ
با انتخاب والرین به عنوان قیصر روم در سال 253، او پس از تثبیت شرایط داخلی روم، در سال 257 جهت بازپسگیری مناطق از دست رفته به ایران حمله کرد و موفق به تسخیر انطاکیه شد و به تصور شکست ارتش اصلی ایران و سرمست از این پیروزی سکه ضرب کرد ولی پس از مدتی کوتاه با حمله ارتش اصلی ایران به رهبری شاپور مواجه شد. به دنبال شیوع بیماری طاعون در لشکر روم و تلفات سنگین لژیونهای رومی پیش ازحمله ارتش ایران، در اواخر سال ۲۵۹ یا اوایل ۲۶۰ در جنگ اِدِسا واقع در جنوب ترکیه (شانلیاورفه فعلی، Şanlıurfa، ریحا در زبان کردی) ارتش روم مغلوب شده و امپراطور والریان به همراه تعدادی زیاد از صاحب منصبان، سناتورها و سرداران و نظامیان رومی اسیر گشتند.
"... سومین بار، هنگامی که ما به حرّان و الرّها حمله کردیم و حرّان و الرّها را محاصره کردیم، والریانوس سزار به پذیره ما آمد و با [او] بود از سرزمین ژرمانیا، از سرزمین ریشیا، از سرزمین نیرکوس، از سرزمین داکیا، از سرزمین پندانیا، از سرزمین میسیا، از سرزمین آستاریا، از سرزمین اسپانیا، از سرزمین آفریقا، از سرزمین تراکیا، از سرزمین بوتنیا، از سرزمین آسیا، از سرزمین پامپیا، از سرزمین آسوریا، از سرزمین لوکونیا، از سرزمین گلاتینا، از سرزمین لوکیا، از سرزمین کیلیکیه، از سرزمین کاپادوکیه، از سرزمین فریگیا، از سرزمین سوریه، از سرزمین فنیقیه، از سرزمین یهودیا، از سرزمین ارابیا، از سرزمین مورن، از سرزمین ژرمانیا، از سرزمین روتاس، از سرزمین اسنیوس، از سرزمین میان رودان، سپاهی هفتاد هزار [نفر]. و در آن سوی حرّان و الرّها حمله بزرگی بر والریانوس سزار بود (=شد) و والریانوس سزار را، خودم، با دستهای خویش دستگیر کردم و سایر حاکمان، سناتوران، و فرماند[هانی] که در سر (=رأس) آن سپاه بود، همه را دستگیر کردم و به پارس هدایت کردم (=آوردم) و سرزمین سوریه، کیلیکیه و سرزمین کاپادوکیه را آذر بیز (سوزانده)، ویران و غارت کردم؛ و گرفتم این بار از رومیان، سرزمین اسکندریه و شهرستان کتسیوس با ناحیههای اطراف آن، شهر شمشات با ناحیههای اطراف آن، شهرستان کرترای با ناحیههای اطراف آن، شهرستان ایگا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان ماماسیتا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان مالوس با ناحیههای اطراف آن، شهرستان آدانا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان ترسوس با ناحیههای اطراف آن، شهرستان زفیرون با ناحیههای اطراف آن، شهرستان سپستیا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان کورکوس با ناحیههای اطراف آن، شهرستان انزرپوس با ناحیههای اطراف آن، شهرستان کاستاپلا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان نرینیاس با ناحیههای اطراف آن، شهرستان پلاویاس با ناحیههای اطراف آن، شهرستان تودینا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان قیصریه با ناحیههای اطراف آن، شهرستان کومانادیا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان کوپستریا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان سباستیا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان بیرت با ناحیههای اطراف آن، شهرستان راکوندیا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان لارندیا با ناحیههای اطراف آن، شهرستان ایکوندیا با ناحیههای اطراف آن، همه شهرستانها با ناحیههای اطراف آن سی و شش؛ و از مردمان سرزمین (=کشور) روم [و] از انیران آورده شده (=به عنوان اسیر آورده شد) اندر ایرانشهر، اندر پارس، پارت، خوزستان، آسورستان و دیگر سرزمین (=استان) به سرزمینی که از آنِ ما و پدر و نیاکان و پیشینیان [ما] بود، آنجا برقرار کردیم (=در آن جاها سکنی دادیم)..." (ترجمه بخشی از کتیبه شاپور اول ساسانی بر دیوار کعبه زرتشت، نقش رستم، فارس)

بخشی از متن پارتی کتیبه شاپور اول بر دیوار غربی کعبه زرتشت
پس از این پیروزی، شاپور دستور داد تصاویر متعددی از این پیروزیها را در نقاط مختلف از جمله داراب، نقش رستم و تنگ چوگان (سه نقش برجسته) نقش کرده و بدینوسیله یاد این پیروزیها را جاودانه کرد.
در نقش برجسته داراب، شاپور ساسانی در مرکز نقش سوار بر اسب قرار داشته و در زیر پای اسب او جسد گردیانوس امپراطور شکست خورده رومی دیده می شود. دست چپ شاه بر سر یک فرد رومی که احتمالا والرین است قرار داشته و او با بلند کردن دست راست فرمانبرداری و اطاعت خود را از شاپور نشان می دهد. یک سردار رومی دیگر در حالی که دو دست را به حالت درخواست بخشش پیش آورده است در جلوی شاپور دیده میشود که او را فیلیپ عرب میدانند. جالب آنکه در این نقش فیلیپ دست گردیانوس را لگد می نماید. در پشت او فردی که با توجه به لباسش احتمالا یکی از بزرگان ساسانی است افسار اسبی بسته شده به یک گاری حاوی هدایا یا غنائم را در دست داشته و به حضور شاه می آورد. در پشت سر شاه، در ۴ ردیف ۱۸ نفر از بزرگان ساسانی ایستاده اند و در روبروی شاه، غیر از سه نفر ذکر شده در بالا، ۲۴ نفر دیگر از سرداران رومی که به اسارت در آمده اند دیده میشوند.

نقش برجسته شاپور اول داراب

صاحب منصبان ساسانی در پشت شاه
اولین گزارش موجود مسافران اروپایی از این نقش برجسته مربوط به ویلیام اوزل است که در سال ۱۸۱۱ میلادی از این محل دیدن کرده است. سی سال بعد نیز دو نفر فرانسوی به نام های اوژن فلاندن و پاسکال کست از این نقش برجسته دیدار کرده و طرحی ساده از آن را رسم نمودند. اولین تصویر عکاسی از این اثر هم توسط اورل اشتاین (Aurel Stein) در سال ۱۹۳۴ میلادی ثبت شده است. نکته جالب در مورد این افراد آن است که همگی این اثر را متعلق به شاپور اول ساسانی عنوان کرده اند که ظاهرا بنا به اعتقاد و نقل قول مردم محلی بوده است.

طرح کشیده شده از نقش شاپور داراب توسط گردشگران فرانسوی

تصویر گرفته شده از نقش شاپور داراب توسط اورال استین
نقش برجسته داراب یکی از بحث انگیزترین نقوش دوره ساسانی است که در مورد زمان نقش آن و افراد حاضر در نقش ابهامات زیادی وجودی دارد. در هر پنج نقش برجسته پیروزی شاپور (داراب، نقش رستم و سه نقش در تنگ چوگان)، او بر اسب نشسته و دو نفر به حالت اسیر یا در حال تقاضای بخشش دیده میشوند. در نقوش تنگ چوگان و داراب جنازه گردیانوس زیر سم اسب او قرار دارد ولی در نقش رستم جنازه گردیانوس مشاهده نمیشود. به عقیده اکثر باستان شناسان در نقوش تنگ چوگان و نقش رستم، نفر زانوزده فیلیپ است که تقاضای صلح مینماید و آنکه مچ دستش در دست شاپور است والرین است که به این شکل اسارت او به تصویر آمده است (در یکی از نقوش تنگ چوگان تصویری از والرین نیست). نقش برجسته داراب از این نظر متفاوت است و کسی در مقابل شاه زانو نزده و یا دستش در دست شاه نیست.
این نقش برجسته از سایر نقش برجسته های دیگر شاپور قدیمیتر است و حتی گروهی از تاریخ شناسان آن را به پیش از نبرد آخر او با والریان نسبت میدهند. مستندات و شواهد گوناگونی نیز برای نظریات هر دسته موجود است. اولین ابهام در مورد فرد سوار بر اسب یا شاه میباشد. شکل تاج شاه شبیه به تاج اردشیر بابکان بوده و مشخص ترین عنصر آن یک گوی بزرگ یا کریمبوس (به فرانسوی: Korymbos) بر بالای آن است در حالیکه در نقوش تنگ چوگان و نقش رستم و همچنین سکه های زمان شاپور، تاج او دارای کنگره هایی در بالا و در پایین و اطراف گوی میباشد. در این مورد گروهی حدس میزنند که به جای تصویر شاپور تصویر پدرش اردشیر، به احترام موسس سلسله ساسانیان نقش شده است. گروهی دیگر هم با توجه به مدل موهای اردشیر و شاپور در سکه ها، نقش را مربوط به شاپور ولی با تاج پدرش میدانند. گروه سومی هم عنوان میکنند که با توجه به شباهت تاج ابتدایی شاپور در سالهای اولیه سلطنت به تاج پدرش، آنگونه که در نقش برجسته خان تختی سلماس دیده میشود، این نقش خود شاپور است ولی زمان آن مربوط به پیش از نبرد سوم او با رومیان است.

صورت و تاج شاپور اول در نقش برجسته داراب

سکه های شاپور اول و اردشیر بابکان
در مورد صاحب منصبان روبروی شاپور در نقش برجسته داراب نیز نظرات متفاوتی وجود دارد. نظر غالب بر آن است که نفر ایستاده در جلو با دستهای خواهشگر فیلیپ و فرد شرمسار که شاه بر سر او دست میکشد والریان است که منطبق با محتوای کلی سایر نقوش شاپور است، از طرفی با توجه به قدیمیتر بودن این نقش نسبت به سایر نقوش، برخی از باستان شناسان هم آنرا به پیروزی شاپور در دومین نبردش با رومیان در مقابل یکی از قیصر های متعدد آن برهه از روم میدانند ولی در هویت این فرد اختلاف نظر دارند. به عنوان مثال با توجه به وقوع این جنگ بین سالهای 253 تا 256 میلادی گیرشمن، لوکونین یا زرینکوب قیصر روم را تربونین گالوس عنوان میکنند ولی طبق نوشته مورخان او هیچ گاه به قصد نبرد با ایران از روم خارج نشده است. از طرف دیگر فون گال این قیصر را تراژان دِس (داکیوس) میداند حال آنکه او دو سال قبل از شروع این جنگ در سال 251 کشته شده است. در صورت صحت این نظرات میشود این فرد را یکی از فرماندهان لشگر روم در نبرد دوم حدس زد. همچنین در این مورد میتوان به تحقیقات خانم ژرژینا هرمانgerogina Hermann اشاره کرد که با بررسی دقیق نقوش برجسته منتسب به این پدر و پسر ساسانی، این نقش را مربوط به پیروزی اردشیر بابکان بر چند سردار محلی در مسیر لشگرکشیهایش عنوان میکند.

اسرای رومی در مقابل شاه ساسانی
بر روی دیواره صخره در پایین این نقش برجسته تصویر مبهم و کوچکی از یک سر با تاجی کنگره دار حجاری شده که احتمالا متعلق به یک شاهزاده ساسانی است. همچنین سالها پیش جوانی که به قصد شنا وارد برکه زیر نقش برجسته شده بود به صورتی اتفاقی متوجه سنگی با نقش یک شاه در حال مبارزه با یک شیر در زیر آب شد. در پی خشکسالی های مداوم و به دنبال خشک شدن برکه زیر نقش برجسته ظاهرا این قطعه سنگ توسط قاچاقچیان عتیقه ربوده میشود ولی پیش از خروج از کشور پیدا شده و به موزه هفت تنان شیراز منتقل میگردد.

نقش برجسته شاپور اول و برکه زیر آن پیش از خشکسالی

تصویر مبهم شاهزاده ساسانی در زیر نقش شاپور داراب

قطعه سنگ منقوش داخل برکه در محوطه موزه هفت تنان شیراز

تصویر مبارزه (شکار) شاه با شیر
+ نوشته شده در جمعه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۴ ق.ظ  توسط نادرالحکما دواساز