از چه بنويسم؟
۱۷ روز از شروع سال جديد ميگذرد و مدتي است مطلبي در اينجا ننوشتهام. بارها تصميم گرفتم تا بنويسم ولي هربار تنبلي علاوه بر مشغله فراوان كاري مانع شد. در روزهاي اول سال موضوع براي نوشتن كم هم نبود. كافي بود تا هر روز دقايقي به اخبار گوش بدهم تا موضوعات جالبي براي نگارش به دست آورم.
بي ذوقي صدا و سيما در زمان تحويل سال كه حتي زحمت در كردن توپ، اعلام آغاز سال ۱۳۸۸ هجري شمسي و نواي آشناي موسيقي تحويل سال نو را هم از ما دريغ كردند واقعا تو ذوق ميزد. پيام نوروزي اوباما به مردم و رهبران ايران كه در طي آن براي اولين بار يك رييس جمهور آمريكا نام كشورمان را جمهوري اسلامي ايران خطاب كرد هم جالب بود ولي هيچ انعكاسي در رسانه هاي داخلي نداشت. باخت تيم ملي فوتبال ايران به عربستان و بركناري سرمربي مغرور اين تيم نيز بحثهاي زيادي را به همراه داشت كه هنوز هم ادامه دارد. خبر سيل در شهر قم و بروز خسارات جاني و مالي در پي آنهم از خبرهاي جالب و در عين حال تاسفبرانگيز بود. كوته بيني مسئولان و عدم شناخت كافي آنان از رخدادهاي طبيعي باعث بروز خسارت ناشي از سيل در يكي از كم احتمالترين نقاط ايران گرديد كه باعث شد عده اي نام احمقانه ترين سيل در جهان را بر آن گذاشتند. واقعاً يكي از آقايان مسئول اين شهر از خودش نپرسيده بود رودخانه به اين عرض و عمق چگونه بوجود آمده است؟
اما آنچه مرا امشب بر پاي صفحه كليد نشاند مشاهده خبري در روزنامه همشهري ديروز، ۱۶/۱/۸۸ مبني بر واگذاري درياچه اوان به بخش خصوصي به منظور سرمايه گذاري در جهت توسعه گردشگري بود.
اولين بار نام درياچه اوان را در مراسم دفاع از پايان نامه دكتر پژمان پيرمرادي با عنوان بررسي فيتوشيميايي گياه گلدار آبزي Potamogeton lucens موجود در اين درياچه در سال ۱۳۷۲ شنيدم. به قول دكتر كميلي براي دستيابي به اين گياه جان خودش را هم به خطر انداخته و در درياچه غواصي كرده بود. در بين توضيحات عنوان شده در مورد درياچه اشاره اي هم به اين نكته داشت كه در سال ۱۳۵۵ تعدادي اردك ماهي توسط سازمان شكارباني در اين درياچه رها شده كه ضمن سازگاري با محيط اقدام به توليد مثل و تكثير هم كرده اند.
با شنيدن اين قسمت نگاههاي من و مهرداد به سمت هم برگشت. بلافاصله پس از پايان مراسم آدرس دقيق محل را از پژمان پرسيده و در پايان هفته به آن سو رهسپار شديم.
ساعت ۴ صبح از تهران حركت كرده و ساعتي بعد در ورودي شهر قزوين بوديم. طبق گفته پژمان از اين محل تا درياچه ۷۵ كيلومتر راه داشتيم و با توجه به سبك رانندگي خودم فكر ميكردم كه يك ساعت بعد و پيش از روشن شدن هوا به درياچه خواهيم رسيد. ده دوازده كيلومتر اول راه به سرعت طي شد ولي با عبور از روستاي رزجرد وارد مسيري كوهستاني، باريك و پر پيچ و خم شديم. با عبور از گردنه قسطين لار و مشاهده رودخانه شاهرود اميدوار گشتيم كه كيفيت راه بهتر شود ولي پس از عبور از رجايي دشت ديديم كه كيفيت راه تفاوت زيادي ندارد. در نهايت با توجه به صعوبت مسير و نا آشنايي من با آن پس از دو و نيم ساعت به كنار درياچه رسيديم.
درياچه اوان با ۱۸۰۰ متر ارتفاع از سطح دريا و چشم اندازی زیبا در ميان ۴ روستاي اوان، وربن، زواردشت و زرآباد قرار دارد. اين درياچه به شكل دايرهاي با قطر تقريبي ۳۲۰ متر و مساحت بيش از ۷۰۰۰۰ متر مربع ميباشد. عمق درياچه نيز در منابع مختلف از ۷ تا ۲۰ متر ذكر شده است. محيط و ساحل اطراف درياچه به جز باريكه اي در حدود ۱۰۰ متر در قسمت جنوب شرقي آن توسط انبوه ني پوشيده شده و دسترسي به آن ميسر نميباشد. آب درياچه از چشمه هاي واقع در كف آن تامين شده و مازاد آب آن نيز از جويباري در قسمت جنوب غربي آن خارج شده و به مصرف كشاورزي باغهاي اطراف ميرسد.
همانگونه كه در بالا ذكر شد در سال ۱۳۵۵ توسط سازمان شكارباني تعدادي اردك ماهي در درياچه رهاسازي شد كه به خوبي با آن سازگار شدند و طي سالهاي بعد اين مكان را به يكي از محلهاي جذاب صيد اردك ماهي تبديل نمود. با فرار تعدادي ماهي قزل آلاي رنگين كمان در سال ۱۳۷۴ از قفسهاي پرورش ماهي نصب شده در درياچه و رشد سريع و فوق العاده آنها در سالهاي بعد، اين ماهي هم به ساكنان آن اضافه گرديد. همچنين شنيده ها حكايت از آن دارد كه سر و كله ماهي كپور نيز در اين درياچه پيدا شده و اين ماهي نيز به ساكنان اين درياچه پيوست. در سال ۱۳۷۶ و بنا بر دلايلي نامعلوم، صيد ماهي در اين درياچه ممنوع اعلام شده و تاكنون نيز اين ممنوعيت ادامه دارد. با توجه به اين نكته كه درياچه فاقد هرگونه ماهي بومي بوده و انواع ماهي موجود در آن پيوندي ميباشند اين ممنوعيت هيچ دليل زيست محيطي نداشته و بيشتر به موضوعي سليقه اي شبيه است.
طي سال گذشته شايعاتي مبني بر واگذاري منطقه به شركتي خصوصي جهت سرمايه گذاري در زمينه گردشگري به گوش رسيد كه ظاهرا اين مسئله طي سه ماهه اول سال جاري قطعي خواهد گرديد.
مشاهدات شخصي من از بهسازي اماكن طبيعي توسط انسان نشانگر از بين رفتن زيبايي و حالت طبيعي مناطق در طي اين تغييرات بوده و معمولا صفاي اوليه اين مكانها از بين ميرود. اميدوارم اين بار مسئولان سازمانهاي گردشگري و محيط زيست استان قزوين با دقت در شرايط قرار داد با بخش خصوصي، ضمن حفظ حريم درياچه، مانع از دسترسي طبيعت گردان به آن نگردند.

درياچه اوان. عكس از آقاي مصطفي لواساني، سايت www.irannaturetour.com

تابلو ممنوعيت صيد ماهي در كنار درياچه اوان
+ نوشته شده در دوشنبه هفدهم فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۱۰ ب.ظ  توسط نادرالحکما دواساز