دره نيگا (دره نگار يا تنگ هوليوان) يكي از زيباترين و در عين حال بكرترين نقاط كشور عزيزمان ايران است كه در استان لرستان و در جنوب و جنوب غربي شهر دورود واقع شده است. علاوه بر صعوبت ورود و پيمايش اين دره، عوامل ديگري همانند امكان بالاي برخورد با حيوانات وحشي همانند خرس، گراز، مار، رطيل و عقرب، گزارشات متعدد از سرقتهاي بعضا مسلحانه لوازم گردشگران و در نهايت نبود هيچگونه امكانات كمك رساني در صورت بروز حادثه (علاوه بر نبود جاده در اين قسمت به گونه اي كه نزديكترين جاده ها به آن بيش از چند ساعت پياده روي از هر نقطه آن فاصله دارد، امكان ورود و فرود هليكوپتر به علت تنگي دره، شيب زياد دامنه ها و درختان انبوه در كف آن به هيچ عنوان وجود ندارد) نيز باعث اقبال اين مكان به كمترين ميزان حضور انسان در آن شده است.
در واقع شايد جمع افرادي كه سالانه وارد اين دره ميشوند كمتر از ۱۰۰۰ نفر و افرادي كه در قالب تيمهاي كوهنوردي از كل آن عبور ميكنند كمتر از ۱۰۰ نفر باشد. با اين وجود به علت عدم رشد فرهنگ حفاظت از محيط زيست در نزد مردم و با شدتي كمتر در نزد طبيعت گردان، متاسفانه عبور همين تعداد كم نيز با باقي ماندن آثار و زباله هاي زيادي همراه ميباشد.
سعي گروه ما در زمان حضور در هر منطقه طبيعي بر آن است كه در زمان خروج از آن هيچ گونه اثري از حضور ما باقي نماند، به قول معروف نه خاني آمده و نه خاني رفته، و از تمامي گردشگران و طبيعت گردان گرامي نيز درخواست داريم كه از هرگونه پخش زباله و آلودگي محيط در زمان حضور در طبيعت جلوگيري نمايند.
و اما بعد...
دره نيگا به علت بكر بودن و پاكيزگي آن بهشت گمشده ما محسوب شده و هر ساله چند روزي را در آنجا سپري ميكنيم. برنامه روزانه ما در اين محل به شرح زير ميباشد:
اولين نفري كه صبح از خواب بلند ميشود موظف به بار گذاشتن صبحانه (عدسي يا خوراك لوبيا) ميباشد. از آنجا كه معمولا افراد گروه در طول روز براي گردش و تماشاي زيباييهاي دره متفرق ميباشند، به طور معمول تعداد وعده هاي غذايي ما به دو وعده صبحانه و شام محدود شده و در عوض سعي ميشود با افزايش ارزش غذايي اين دو وعده، نخوردن نهار جبران شود. لازم به ذكر است هيچكس به هيچ عنوان حق بيدار كردن ساير اعضاي گروه را نداشته و هر كس تا هر زماني كه بخواهد ميتواند بخوابد.!
با توجه به پايبندي شديد ما به توصيه ديني "النظافه من الايمان"، اولين كار روزانه پس از صرف صبحانه استحمام و نظافت در آب جاري رودخانه ميباشد. با وجود سردي زياد آب در ساعات صبحگاهي، همه افراد از اين برنامه استقبال كرده و در آن شركت ميكنند. يكي از هيجان انگيز ترين قسمتهاي اين استحمام، شناور شدن بر آب رودخانه با چشمان باز و تماشاي كف رود در حال شنا ميباشد.
گهر رود، جاري در بستر دره نيگا
گهر رود، جاري در بستر دره نيگا
استحمام روزانه در رودخانه
پس از استحمام بسته به تقسيم بندي صورت گرفته در روز قبل افراد ميتوانند به دنبال برنامه هاي خود بروند. برنامه ريزي روزانه بدين ترتيب است كه حداقل دو نفر از اعضاي گروه بايد در كنار چادرها و لوازم باقي مانده و ساير افراد با اعلام منطقه مورد نظر و زمان تقريبي بازگشت شان ميتوانند گروه را ترك كنند. همه افراد موظفند در زمان حضور در دره، چراغ قوه به همراه باطري يدك به همراه داشته و توصيه ميشود كه كليه افراد حداقل يك ساعت پيش از غروب آفتاب به محل كمپ باز گردند.
برنامه هاي معمول روزانه در دره نيگا، علاوه بر ماهيگيري، ديدن زيباييهاي طبيعي دره اصلي و شعبات وارده به آن ميباشد. جنس سنگهاي منطقه اي كه دره نيگا در آن واقع است از جنس كنگلومرا بوده و جريان آب روان طي ساليان دراز دره هاي تنگ و زيبايي در دل آن حفر كرده است. تقريبا تمامي شعبات وارده به دره اصلي در قسمت انتهايي خود بسيار باريك(عرض كمتر از ۵ متر) بوده و آبشار هاي متعدد و كوچك و بزرگي نيز در آنها شكل گرفته است كه با توجه به جنس بستر اين دره ها، در زير هر آبشار، يك حوضچه عميق نيز بوجود آمده است.
مناظري از دره هاي فرعي منتهي به دره نيگا
مناظري از دره هاي فرعي منتهي به دره نيگا
مناظري از دره هاي فرعي منتهي به دره نيگا
مناظري از دره هاي فرعي منتهي به دره نيگا
لانه يك كبوتر چاهي در ميان صخره ها
در مورد صيد ماهي هم بين افراد هماهنگي به عمل آمده و براي جلوگيري از حيف و ميل، فقط يكي از گروهها مجاز به نگه داشتن تعداد ماهي مورد نياز براي شام ميباشد. ساير ماهيگيران تنها مجاز به نگه داشتن ماهيهايي ميباشند كه احتمال زنده ماندن آنها بعد از رهايي كم باشد.

فرهاد در حال ماهيگيري
هر شب در حين پخت و پس از صرف شام بحث در مورد وقايع و مشاهدات روزانه به همراه شوخيها و دست انداختنهاي فراوان آغاز شده و تا پاسي از شب ادامه ميابد و بيچاره كسي در اين جمع كاري نامربوط انجام داده و يا به قول معروف سوتي بدهد، در اين شرايط نه تنها در كل زمان باقيمانده از سفر، كه گاها حتي تا سالها بايد زخم زبانهاي مربوطه را تحمل نمايد. در سفر امسال ما نيز علي، دوست كامران، كه به علت سبيلهاي نافرمش، از ابتداي برنامه در تير رس ما قرار گرفته بود، با چند سوتي بامزه در ادامه سفر خوراك شوخيهاي بي پايان ما را فراهم نمود.
يكي از جالبترين خاطرات سفر امسال ما را هم همين علي آقا با پيشنهاد درست كردن نسكافه بوجود آورد. پيشنهادي كه به سرعت مورد قبول جمع واقع شده و انجامش به خود او محول گرديد. اجاق ما در محل كمپ از دو قطعه سنگ بزرگ كه در طولي بيش از ۶۰ سانتي متر با فاصله ۲۰ سانتيمتر از هم قرار گرفته اند تشكيل شده است و هميشه تا زمان ترك منطقه توسط ما آتش در آن به راه است. علي هم بعد از پر كردن آب كتري به سراغ اجاق رفته و با اضافه كردن هيزم به آن سعي در افروختن آتش براي تسريع در جوش آمدن آب نمود. با افروخته شدن آتش مشكل اصلي او شروع شد، قرار دادن كتري بر روي اجاق. در هنگام تلاشي نا اميدانه كه حدود نيم ساعت به طول انجاميد علي ۳ بار با ريختن آب كتري باعث خاموش شدن آتش شد. جالبترين صحنه در اين بين در مرتبه سوم و زماني رخ داد كه علي كه براي جلوگيري از ريزش آب كتري، آنرا در بين دو قطعه سنگ اجاق، به شكل مستحكمي قرار داده بود، پس از جوش آمدن آب براي برداشتن آن مجبور به زور زدن براي خروج آن از بين سنگها شد ولي كتري تصميم به بيرون آمدن نداشت. در نهايت نيروي زيادي كه علي به خرج داد با خروج ناگهاني كتري از لاي سنگها و تماس دست او با كتري همراه شد. تماس دست با كتري همان و دمر شدن آن بر روي آتش همان. بنده خدا علي، قيافه اش واقعا ديدني بود.
ناراحتي علي پس از سومين تلاش ناكام در راه تهيه نسكافه
در اين سفر هم مطابق معمول شام ما در تمام دوران حضور در منطقه منحصر به سبزي پلو ماهي بود. برنج به همراه سبزي خشك را به همراه خود برده و ماهي را هم به صورت تازه از رودخانه تهيه ميكنيم. جاي همگي دوستان خالي ولي نميدانم با اشتهاي سيري ناپذير اعضا در سر سفره شام چه بايد كرد. در ابتداي سفر با توجه به سختي و شيب مسير هاي مورد نظر همه از آرزوي خود براي كاهش چند كيلويي در وزن خود سخن ميگويند ولي در موقع شام هيچيك كمتر از غذاي دو نفر را به عنوان شام نميخورند. بگو ماشالله.

تهيه ماهي آخرين شب به عهده من و علي بود
نمونه هايي از ماهيهاي قزل آلاي خال قرمز و رنگين كمان صيد شده

گروه ما بعد از صرف آخرين شام برنامه امسال.
از سمت راست: كامران، فرهاد (وسط بالا)، علي دوست كامران (وسط وسط)، علي باجناق فرهاد (وسط پايين) و من
اين برنامه هر روز و تا زمان بازگشت ما ادامه داشت.
و اين ماجرا هنوز تمام نشده است.
+ نوشته شده در پنجشنبه هجدهم تیر ۱۳۸۸ ساعت ۶:۴۳ ب.ظ  توسط نادرالحکما دواساز